اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۷۲۷: بر در میخانه این غلغل و آن طنطنه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر در می خانه این غلغل و آن طنطنه چیست؟ بیاور چراغ، پیش نه آتش زنه گر ز حریفان ماست، با دل یک رنگ و راست همچو منش مست کن، رود بر طل و منه ور ز بزرگان دهر باشد و گرگان شهر خاک نیرزد بهل، با همه کوچ و بنه از الف و از نقط درشکن این یک ورق صدر نداند گرفت، جز الف یک تنه کژ مکژ این گروه راه به جایی نبرد تا که در افتادشان در مکن و کن کنه بسر ندارند و یمن، با خود از آن ساختند بهر خلاف و جدل میسره و میمنه ای که به حیله گری دم دهی و داد نه رو، سخن از حال گوی، چند ز حول و سنه؟ گر دلت آلوده شد، بر در می خانه آی کز پی پالود نیست میکنه در میکنه زانکه روایت گری، گر نروی راه او بس که ببینی عنا از پی این عنعنه خواجه به خواب اندرست، یا به شراب اندرست ورنه مؤذن نخفت دوش بر آن میذنه آینهٔ حق تویی، از در معنی، ولی از نم ناموس و نام تیره شدست آینه بس که به دود هوس خانه سیه کرده ای هیچ ندانست تافت نور در آن روزنه هست تفاوت به قدر، ار چه به قدرت کند شیشه گنی آفتاب، شاش تنی بوزنه با همه دستان، بسی بر سر ما بگذرد از روش چرخ زال بهمن و بهمنجنه از نفس اوحدی گوهر ایمان طلب چون گهر احمدی از صدف آمنه اوحدی مراغه ای