اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۷۲۵: در سر و سرای خود نگذاشتم الاالله
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در سر و سرای خود نگذاشتم الاالله وندر دل ورای خود نگذاشتم الاالله از غیر به جای او نگذاشت کسی را دل وز خار به جای خود نگذاشتم الاالله کی تازه توان کردن پیوند من و دنیی؟ کز گرد و گیای خود نگذاشتم الاالله تا ارض و سمای من خالی شود از من هم در ارض و سمای خود نگذاشتم الاالله از ما و ز من غیری مشکل بهلم چیزی من کز من و مای خود نگذاشتم الاالله در گفتن « لا» هر کس بگذشت ز چیزی، من از گفتن لای خود نگذاشتم الاالله از خلق بهای من مستان چو شوم کشته زیرا که بهای خود نگذاشتم الاالله من چون ز برای او هم خانهٔ دین گشتم در خانه برای خود نگذاشتم الاالله بر لوح لوای دل ننگاشم الا «هو» در دلق و قبای خود نگذاشتم الاالله چون اوحدی ار باقی مانم نه عجب، زیرا کز عین بقای خود نگذاشتم الاالله اوحدی مراغه ای