اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۶۵۴: از بند زلفش پای ما مشکل گشاید بعد ازین
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از بند زلفش پای ما مشکل گشاید بعد ازین چشمی که بیند غیر او ما را نشاید بعد ازین دل را چو با دیدار او پیوند و پیمان تازه شد در چشم ما جز روی او بازی نماید بعد ازین خود را چو دادیم آگهی از ذوق حلوای لبش لذت نیابد کام ما، گر شهد خاید بعد ازین در دستگاه چرخ اگر اندوه و محنت کم شود از پیش ما گو: خرج کن چندان که باید بعد ازین بس فتنه زایید آسمان، در دور چشم مست او از روزگار بی وفا تا خود چه زاید بعد ازین با زلف آن دلدار چون باد صبا گستاخ شد یا عنبر افشاند هوا، یا مشک ساید بعد ازین ای یار نیکوکار، تو تدبیر کار خویش کن کز ما به جز سودای او کاری نیاید بعد ازین تا این زمان گر نطق ما تقصیر کرد اندر سخن بر یاد آن شیرین دهان شیرین سراید بعد ازین گو: آزمایش را ببر گردی ز خاک اوحدی گر در جهان آشفته ای عشق آزماید بعد ازین اوحدی مراغه ای