اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۶۵۰: دور مرو، دور مرو، یار ببین، یار ببین
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دور مرو، دور مرو، یار ببین، یار ببین در نگر از دیدهٔ جان در دل و دیدار ببین گر ز دل آگاه شدی، هم سفر ماه شدی چون تو درین راه شدی خوبی رفتار ببین گر سفرت هست هوس، جان و خرد یار تو بس نصرة ازین هر دو طلب، هجرت انصار ببین دوست به پرسیدن تو، روی تو در دیدن تو جنس فروشنده نگر، نقد خریدار ببین چند برای دل خود؟ چند هوای دل خود؟ چند رضای دل خود؟ مصلحت یار ببین گردن ناموس بزن، نامهٔ زندیق بدر خرقهٔ سالوس بکن، بستن زنار ببین دشمن من شد دل من، توبه شکن شد دل من گر پس ازینم طلبی، خانهٔ خمار ببین خرقه که بر دوخته شد، نقد که اندوخته شد پیش رخش سوخته شد، گرمی بازار ببین قابل معلوم بهل، پارس مرو، روم بهل در سرو در دوم نگر: این همه اسرار ببین اوحدی، از بهر خدا، دور مرو پیش خدا در خود و او کن نظری، نقطه و پرگار ببین اوحدی مراغه ای