اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۶۰۴: ای کس ما، چون شدی باز مطیع کسان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای کس ما، چون شدی باز مطیع کسان؟ بی خبریم از لبت، هم خبری می رسان نیست مجال گذر بر سر کویت، ز بس ولولهٔ اهل عشق، دبدبهٔ حارسان در دل بی دانشان مهر تو دانی که چیست؟ مصحف و دست یهود، گوهر و پای خسان از گل روی تو چون یاد کنم در چمن نعره زنم رعدوش، گریه کنم ابرسان این نفس گرم را ز آتش عشقی شناس تا نبود در ضمیر چون گذرد بر لسان؟ یک نفس، ای ساروان، پیشروان را بدار تا به شما در رسد قافلهٔ واپسان گوهر وصل تو من باز به دست آورم یا به نماز و نیاز، یا به فسون و فسان چند کنی، اوحدی، ناله؟ که در عشق او تیر جفا خورده اند از تو نکوتر کسان در غمش از دیگری هیچ معونت مجوی دود دل خویشتن به ز چراغ کسان اوحدی مراغه ای