اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۶۰۲: به نام ایزد! چه رویست این؟ که حیرانند ازو حوران
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به نام ایزد! چه رویست این؟ که حیرانند ازو حوران چنین شیرین نباشد در سپاه خسرو توران دلم نزدیک آن آمد که: از درد تو خون گردد ولی پوشیده میدارم نشان دردش از دوران بخندی چون مرا بینی که: خون میگریم از عشقت ز مثل این خرابی ها چه غم دارند معموران؟ چو شاخ گل زر عنایی بهر دستی همی گردی دریغ آمد مرا شمعی چنین در دست بی نوران تو چندین شکر از تنگ دهان خود فرو ریزی ندانستی که: از گرمی بجوش آیند محروران؟ طبیب خفتهٔ ما را همی باید خبر کردن که: امشب ساعتی بر هم نیامد چشم رنجوران ز نوش حقهٔ لعل تو چون شهدی طلب داردم رقیبانت همی جوشند گرد من چو زنبوران نظر بر منظر خوب تو تا کردم، دل خود را تهی میدارم از سودای دلبندان و منظوران مدار از اوحدی امید دین داری و مستوری که عشقت پرده بر خواهد گرفت از کار مستوران اوحدی مراغه ای