اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۵۹۸: یاران و دوستداران جمعند و جام گردان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یاران و دوستداران جمعند و جام گردان مطرب همیشه گویا، ساقی مدام گردان قومی در انتظاریم، این جا دمی گذر کن وین قوم را به لطفی از لب غلام گردان گوینده گشته مطرب وانگه کدام گفتن؟ گردنده گشته ساقی و آن گه کدام گردان؟ ساغر ز سیم ساده با آب لعل دایر مجمر ز زر پخته با عود خام گردان غیر از تو هیچ کامی در خورد نیست ما را بخرام و عیش ما را زان رخ تمام گردان شام سیاه ما را چون صبح کن ز چهره صبح سفید دشمن از غصه شام گردان من باده با تو خوردن کردم حلال بر خود گو: خویش را همی کش، بر ما حرام گردان تشریف ده زمانی، ای ماه و اوحدی را هم سر به چرخ بر کش، هم نیک نام گردان اوحدی مراغه ای