اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۵۶۳: فراق روی تو میسوزدم جگر، چه کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فراق روی تو می سوزدم جگر، چه کنم؟ ز کوی عافیت افتاده ام بدر، چه کنم؟ به دل کنند صبوری چو کار سخت شود دلم نماند، ز هجر تو صبر بر چه کنم؟ مرا سریست به دست از جهان و آنرا نیز برای پای تو دارم، وگرنه سر چه کنم؟ دلی که بود، به زلف تو داده ام، دیرست کنون ز هجر تو جان می کنم، دگر چه کنم؟ ز چشم خلق، گرفتم، بپوشم آتش دل مرا بگوی که: با آب چشم تر چه کنم؟ چو گویمت که: غم اوحدی بخور، گویی: منال گو: ز غم ما و غم مخور، چه کنم؟ اوحدی مراغه ای