اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۵۵۱: دل خود را به دیدار تو حاجتمند میدانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل خود را به دیدار تو حاجت مند میدانم غم هجر تو بنیادم بخواهد کند، میدانم مرا گویی: سر خود گیر و پایم بسته ای محکم عظیم آشفته ام، لیکن خلاص از بند میدانم لبت پوشیده برد از من دل گمراه و من هرگز حدیث او نمیگویم بکس، هر چند میدانم شبم یک بوسه فرمودی که: خواهم داد، لیکن من به بوسی زان دهن مشکل شوم خرسند، میدانم مرا هر دم ز پیش خود برانی چون مگس، لیکن نخواهم رفتن از پیشت، که قدر قند میدانم تو می گویی: کزین پس من وفا ورزم، بلی خوبان بگویند این حکایت ها و نتوانند ، میدانم همه دم، اوحدی، زین پس مده پند و ببین او را که چونش عاشقم با آنکه خیلی پند میدانم اوحدی مراغه ای