اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۵۴۱: ای چاه زنخدانت زندان دل ریشم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای چاه زنخدانت زندان دل ریشم از نوش دهان تو چندین چه زنی نیشم؟ گر زانکه سری دارم در پای تو، ای دلبر کس را چه سخن با من؟ من مرد سر خویشم پیش تو کشم هر دم دست و کف محتاجی ای محتشم کوچه، دریاب، که درویشم گاهم سگ درخوانی، گه ننگ مسلمانی از هر چه تو میدانی، از ناخلفی، بیشم یک دم نرود بی تو، کین دیدهٔ سرگردان از خون دل خسته خوانی ننهد پیشم با من نکند خویشی بیگانهٔ خوی تو کین بخت که من دارم بیگانه کند خویشم ای اوحدی، این دل را درمان چه کنی چندین؟ من ناوک او دارم مرهم نبرد ریشم اوحدی مراغه ای