اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۵۳۲: روزی بر آن شمع چو پروانه بسوزم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روزی بر آن شمع چو پروانه بسوزم در خویش زنم آتش و مردانه بسوزم چون با من بیگانه غمش را سر خویشست با خویش در آمیزم و بیگانه بسوزم دیوانه شوم، سر به خرابات برآرم بر خویش دل عاقل و دیوانه بسوزم گر آتش اندوه برین آب بماند هم رخت براندازم و هم خانه بسوزم در وصل دلم را نه به پیمانه دهد می در می فگنم آتش و پیمانه بسوزم یاران همه در گلشن وصلند به شادی من چند درین گلخن ویرانه بسوزم؟ گر بر گذرم دام نهد، اوحدی، این بار هم دام بدرانم و همه دانه بسوزم اوحدی مراغه ای