اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۵۱۴: درون خود نپسندم که از تو باز آرم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
درون خود نپسندم که از تو باز آرم بدین قدر که: تو بیرون کنی به آزارم مرا به عمر خود امید نیم ساعت نیست به بوی تست شبی گر به روز می آرم حکایت شب هجران و روز تنهایی زمن بپرس، که شب تا بروز بیدارم ز شهر نیز بدر می روم، که خانهٔ خلق خراب می شود از آب چشم خونبارم میان ما و تو جز گرد این وجود نماند بدان رسید که این گرد نیز نگذارم ز سینه بوی کسی جز تو گر بمن برسد خراب کرده بهخون دلش بینبارم مرا بلاله طمع بود و گل ز چهرهٔ تو گلم نداد، ولی تنگ می نهد خارم اگر تو زهره جبین می خری به بوسه مرا بخر وگرنه رها کن، که مشتری دارم محبت تو همی ورزم، ای پری، مگذار که محنت تو بسوزاند اوحدی وارم اوحدی مراغه ای