اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۵۰۳: نه پیش ازین من بیگانه آشنای تو بودم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نه پیش ازین من بیگانه آشنای تو بودم؟ چه جرم رفت؟ که مستوجب جفای تو بودم نهان شدی ز من، ای آفتاب چهره، همانا چو ذره شیفته عمری نه در هوای تو بودم؟ غریب شهر توام، بر غریب خود گذری کن چنان شناس که: خاک در سرای تو بودم به شهر خویش چو بیگانگان مرا ز در خود مدار دور، که دیرینه آشنای تو بودم ز دیدنت همه را کار با نوا و مرانه که سالهاست که من نیز بی نوای تو بودم مرا لب تو به دشنام یاد کرد همیشه جزای آنکه شب و روز در دعای تو بودم من از کجا و غریبی و عاشقی و غم دل؟ غریب و عاشق و غم خوار از برای تو بودم هر آنکه سیم سرشکم بدید زود بداند که این عطای تو باشد، چو من گدای تو بودم به قول اوحدی از دست داده ام دل، اگر نه چه مرد چشم خوش و زلف دلربای تو بودم؟ اوحدی مراغه ای