اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۴۷۹: گر یار بلند آمد، من پستم و من پستم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر یار بلند آمد، من پستم و من پستم ور کار ببند آمد، من جستم و من جستم من حاکم این شهرم، هم نوشم و هم زهرم گر خصم بود پنجه، من شستم و من شستم ای هر سخنت کامی، در ده ز لبت جامی کان توبه که دیدی تو، بشکستم و بشکستم هر چند به حالم من، از دست که نالم من؟ زیرا که دل خود را، من خستم و من خستم ای مطرب درویشان، کم کن سخن خویشان گو نیست شوند ایشان، من هستم و من هستم هر کس به گمان خود، گوید سخنان خود من یافتم آن خود، وارستم و وارستم ای اوحدی، ار باری، دادی خبر یاری در یار که می گفتم، پیوستم و پیوستم اوحدی مراغه ای