اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۴۷۲: من چو همین حرف الف دیدهام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من چو همین حرف الف دیده ام حرف دگر زان نپسندیده ام هر چه نه از پیش الف شد روان همچو الف بر همه خندیده ام هیچ ندارد الف عاشقان هیچ ندارم، که نترسیده ام چون ز الف شد همه حرفی پدید من همه دیدم، چو الف دیده ام چون بهم آمد الفی، راست شد هر نقطی کز همگان چیده ام پیش الف بسکه فتادم چو با ها شدم، از بسکه بغلتیده ام ها چو شود راست چه باشد؟ الف گفته شد آن حرف که پوشیده ام بوسه زدم پای الف را ولی دست خودم بود که بوسیده ام من الف وصلم و جز نام وصل هر چه بگفتند بنشنیده ام پر بنوشتند ولی یاد من هیچ نکردند و نرنجیده ام زان خط و زان نقطه نشان کس نداد جز الف، از هر که بپرسیده ام پای و سرم در حرکت گم که شد هم به سکونیست که ورزیده ام چون الف از عشق بگشتم به سر وز سر این عشق نگردیده ام گر نه غلام الفم، همچو لام در الف از بهر چه پیچیده ام؟ چون الف صدر نشین اوحدیست بی سخن او به چه ارزیده ام؟ اوحدی مراغه ای