اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۴۶۵: مستم از بادهٔ مهر تو، مرا مست مهل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مستم از بادهٔ مهر تو، مرا مست مهل رفتم از دست، دمی دست من از دست مهل دل ز شوق می لعل توچو خون شد مپسند پشتم از بار غم هجر تو بشکست، مهل باز می بینم همدست رقیبان شده ای گر از آن دست نه ای کارم ازین دست مهل چون نداری گل وصلم، به کفم خار جفا گر غم هجر تو اندر جگرم خست، مهل گر خدنگی زند آن غمزهٔ جادو مگذار ور خطایی کند آن نرگس سرمست مهل دل به نزد تو فرستادم و گفتی: بس نیست اوحدی را ز جفا همچو زمین پست مهل اوحدی مراغه ای