اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۴۳۶: امروز گم شدم: تو بر آهم مدار گوش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
امروز گم شدم: تو بر آهم مدار گوش فردا طلب مرا به سر کوی می فروش دوش آن صنم به ساغر و رطلم خراب کرد و امشب نگاه کن که: دگر میدوم به دوش رندم، تو پر غرامت رندی چو من بکش مستم، تو بر سلامت مستی چو من بکوش ای هوشیار، پند مده پر مرا، که من زان باده خورده ام که نیایم دگر به هوش ما عاشقیم زار و ز ما پرده بر مدار بر زار و عاشق ار بتوان پرده ای بپوش زاهد چراست خشک و چنین آبها روان؟ صوفی چراست سرد و چنین بادها به جوش؟ ساقی، میار جز قدح آن شراب صرف مطرب، مگوی جز سخن آن لب خموش گویند: پیش او سخن خویشتن بگوی گفتن چه سود؟ چونکه نباشد سخن نیوش گوشی نمیکنی تو بدین جانب، ای نگار تا بر کشم ز دل، که خراشیده ای، خروش چون اوحدی به روی تو مینوشم این شراب نقلم ده از لب و به زبانم بگوی: نوش اوحدی مراغه ای