اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۴۲۵: نسپردم از خرابی دل خود به چشم مستش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نسپردم از خرابی دل خود به چشم مستش ور زانکه می سپردم در حال می شکستش نقاش دوربین را از دست بر نیاید نقش دگر نهادن پیش نگار دستش کی در کنارم آید؟ چو زان میان لاغر در چشم من نیاید غیر از کمر، که بستش هر کس که دید روزی از دور صورت او نزدیک دوربینان دورست باز رستش در سالها نیاید روزی به پرسش ما ور ساعتی بیاید یک دم بود نشستش جز روی او نباشد قندیل شب نشینان جز کوی او نباشد محراب بت پرستش نی، پای بر نیاورد از دامش اوحدی، کو سر نیز بر نیاورد از نیستی که هستش اوحدی مراغه ای