اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۴۲۲: ای صبا، از من آشفته فلان را میپرس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای صبا، از من آشفته فلان را میپرس می نشان جان و دل و آن دل و جان را میپرس در جهان هم نفسی جز تو ندارد جانم هر نفس میرو و آن جان جهان را میپرس زلف او را ز رخ او به کناری می کش غافلش می کن و آن چشم و دهان را میپرس در چمن می شو و بر یاد گلش می مینوش وز چمن می رو و آن سرو روان را میپرس گر چه او را سر مویی خبر از حالم نیست هر دم آن بی خبر موی میان را میپرس گر چه من پیر شدم در هوس دیدن او تو گذر می کن و آن بخت جوان را میپرس اوحدی عاشق آن عارض و زلفست، تو نیز از سر لطف همین را و همان را میپرس اوحدی مراغه ای