اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۴۰۴: پاکبازان را چه خارا و چه خز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پاکبازان را چه خارا و چه خز؟ گر به رنگی قانعی در خرقه خز جامه گه ازرق کنی، گاهی سیاه جامه خود دانی، تو مردم را مرز آخرت زندان تن خواهد شدن این که بر خود می تنی چون کرم قز گر تو ایزد را بدین خواهی شناخت نیک دور افتاده ای، سودا مپز چون نخواهی فهم کردن، زان چه سود؟ گر منت مشروح گویم، یا لغز محتسب گو: در پی رندان مرو کین جماعت را نباشد سنگ و گز عیب مستان کم کن و در مجلس آی گر ننوشی باده ای، سیبی بگز باده خوردن در بهار ار ظلم بود در زمستان خود نمی جوشید رز گوش داری گفتهای اوحدی تا که لؤلؤ را بدانی از خرز اوحدی مراغه ای