اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۳۹۸: ای ساربان، که رنج کشیدی ز راه دور
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای ساربان، که رنج کشیدی ز راه دور آمد شتر به منزل لیلی، مکن عبور اینست خارها که ازو چیده ایم گل وین جای خیمها که درو دیده ایم حور این لحظه آتشست به جایی که بود آب و امروز ماتمست به جایی که بود سور آن شب چه شد؟ که بی رخ لیلی نبود حی و آن روز کو؟ که موقف دیدار بود طور خون جگر بریخت دل من به یاد دوست ای چشم اشکبار، چرایی چنین صبور؟ زین پیش بود نفرتم از دور از زمان دردم چنان گداخت که هستم ز خود نفور جز دستبوس دوست نباشد مراد من روزی که سر ز خاک بر آرم به نفخ صور ای اوحدی، چو روی کنی در نماز تو بی روی او مکن، که نمازیست بی حضور اوحدی مراغه ای