اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۳۹۴: کاکل کافرانه بین، زیور گوش او نگر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کاکل کافرانه بین، زیور گوش او نگر و آن مغلی مغولها بر سر و دوش او نگر رنگ قمر کجا بری؟ روی چو ماه او ببین تنگ شکر چه میکنی؟ لعل خموش او نگر شیوه کنان چو بگذرد بر سر اسب گوی زن تندی مرکبش ببین، گرمی و جوش او نگر در عجبی ز حیرتم، در رخ چون نگار او؟ حیرت من چه میکنی؟ بردن هوش او نگر گر به رخش نگه کنم، بهر نگاه کردنی زهر مریز بر دلم، چشمهٔ نوش او نگر مست شبانه بامداد، آمد و کرد قتل ما فتنهٔ روز ما ببین، مستی دوش او نگر ای که به وقت تاختن غارت او ندیده ای حجرهٔ اوحدی ببین، خانه فروش او نگر اوحدی مراغه ای