اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۳۷۹: به حسن عارض چون ماه و زیب چهرهٔچون خور
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به حسن عارض چون ماه و زیب چهرهٔ چون خور ببردی از بر من دل، بخوردی از دل من بر ز رشک طلعت خوبت بریزد اختر گردون ز اشک چشمهٔ چشمم بمیرد آتش اختر به صید عاشق بیدل گشاده زلف تو چنگل به صید بیدل مسکین کشیده چشم تو خنجر شکنج سنبل پست تو گنج صورت و معنی فریب نرگس مست تو زیب جامه و زیور ز جام حقهٔ لعلت گشوده چشمهٔ حیوان ز دام حلقهٔ زلفت دمیده نکهت عنبر نهاده نرگس شنگت تراز کسوت شوخی گشاده پستهٔ تنگت کساد کیسهٔ شکر ز رنگ پنجهٔ نازک نموده دست تو گل رخ بر آب چهرهٔ رنگین نهاده حسن تو دلبر: بیاض ساعد سیمین به خون این دل خسته سواد طرهٔ مشکین به قتل این تن لاغر به عیب من مکن آهنگ و جیب و دامن من بین: چو روی اوحدی از غم به خون دیده و دل تر اوحدی مراغه ای