اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۳۷۸: هر که از برگ و از نوا گوید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر که از برگ و از نوا گوید مشنو: کز زبان ما گوید بندهٔ خانه زاد باید جست کو ترا سر این سرا گوید آنکه از کوی آشنایی نیست کی سخن های آشنا گوید؟ چو مقامیست هر کسی را خاص از مقامی که هست وا گوید دم ز چرخ فلک زند خورشید ذره از خاک و از هوا گوید مرد را در سلوک مرقاتیست راز بر حسب ارتقا گوید آنچه در خرقه گفته بود آن پیر طفل باشد که در قبا گوید سخن از نیک می رود، بنویس بچه پرسی که از کجا گوید؟ چه غم از جبرییل دارد دل؟ که ز پیغمبر و خدا گوید تا تو باشی و او به وقت سخن تو جدا گویی، او جدا گوید این دویی از میان چو برخیزد همه او گوید و سزا گوید اوحدی پیش او چه داند گفت؟ رخ او را هم او ثنا گوید اوحدی مراغه ای