اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۳۶۲: گر آن کاری که من دانم بر آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر آن کاری که من دانم بر آید بهل تا در وفا جانم برآید من آن ایام دولت را چه گویم؟ که گوی او به چوگانم برآید کدامین مور باشم من؟ که روزی سخن پیش سلیمانم برآید شکار آهویی زان گونه وحشی عجب کز شست و پیکانم برآید! چنان گریم ز هجرانش، که کشتی به آب چشم گریانم برآید برآرد غنچهٔ مهر آن گیاهی کز اشک همچو بارانم برآید رسانم اوحدی را دل به کامی لب او گر بدندانم برآید اوحدی مراغه ای