اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۳۶۱: سر زلف خود بگیری همه پیچ و خم برآید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سر زلف خود بگیری همه پیچ و خم برآید دل ریش من بکاوی همه درد و غم برآید تو ازآن سخن که گویی و از آن میان که داری به میان خوب رویان سخن از عدم برآید چو جهانیان به زلف توسپرده اند خاطر سر زلف خود مشوران، که جهان بهم برآید ز غم تو در لحد من به مثابتی بگریم که ز خاک من بروید گل سرخ و نم برآید چو حدیث بوسه گویم نبود یکی به سالی چو سخن ز غصه رانم دو به یک شکم برآید به مخالفم خبر کن که: مقیم این درم، تا نکند شکار صیدی که ازین حرم برآید مکن، اوحدی، شکایت، که نمیرسی به کامی تو مرید درد او شو، که مراد کم برآید اوحدی مراغه ای