اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۳۵۹: تو آن گم کرده را مشنو که بیزاری پدید آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو آن گم کرده را مشنو که بی زاری پدید آید چو پیدا شد ز غیر اوت بیزاری پدید آید به اول فارغ فارغ نماید خویش را از تو به آخر اندک اندک زو طلب گاری پدید آید شبی گر با خیال او بخوابی، آشنا گردی جهانی را از آن خواب تو بیداری پدید آید از آن مستی به هشیاری رسی لیکن به شرط آن که مستان را نیازاری چو هشیاری پدید آید دلیل صحت دعوی به عشق اندر چنان باشد که در صحت علامتهای بیماری پدید آید به رنگ شب شود روزت ز عشق او پس آنگاهی نشان روز روشن در شب تاری پدید آید ز پیش آفتاب رخ چو آن بت پرده برگیرد ترا چون ذره اندر دل سبکساری پدید آید اگر نزدیک خود بارت دهد چون اوحدی روزی ترا بر پادشاهان نیز جباری پدید آید چو این نقدت به دست افتد، مکن در گفتنش چاره که هر جایی که نقدی هست ناچاری پدید آید اوحدی مراغه ای