اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۳۵۲: در عشق اگر زبان تو با دل یکی شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در عشق اگر زبان تو با دل یکی شود راه ترا هزار و دو منزل یکی شود زین آب و گل گذر کن و مشنو که: در وجود آن کو گل آفریند با گل یکی شود یک اصل حاصل آید و آن اصل نام او روزی که اصل و فرع مسایل یکی شود جز در طریق عشق ندیدم که: هیچ وقت مقتول با ارادت قاتل یکی شود آنکش گشاده شد نظری بر جمال حق مشنو که: با مزخرف باطل یکی شود گر صد هزار نقش بداری مقابلش با او مگر حقیقت قابل یکی شود راه ار برد به حلقهٔ ابداعیان دلت پست و بلند و خارج و داخل یکی شود بسیار شد عجایب این بحر و چون ز موج کشتی بر آوریم به ساحل یکی شود زین لا و لم به عالم توحید راه تو وقتی بری، که سامع و قایل یکی شود تا در میان حدیث من و اوحدی بود این داوری دو باشد و مشکل یکی شود اوحدی مراغه ای