اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۳۲۱: ز دور ار ترا ناتوانی ببیند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز دور ار ترا ناتوانی ببیند تنی مرده باشد، که جانی ببیند کجا گنجد اندر زمین؟ عاشقی کو رخت را به شادی زمانی ببیند کسی را رسد لاف گردن کشیدن که سر بر چنان آستانی ببیند غریبی که شد شهر بند غم تو عجب گرد گر خان و مانی ببیند! دل من سبک چون نگردد ز غیرت؟ که هر دم ترا با گرانی ببیند سر باغ و بستان نباشد کسی را که همچون تو سرو روانی ببیند مران اوحدی را ز پیشت چه باشد؟ که او هم ز وصلت نشانی ببیند اوحدی مراغه ای