اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۳۱۴: قلندران تهی سر کلاه دارانند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قلندران تهی سر کلاه دارانند به ترک یار بگفتند و بربارانند نظر به صورت ایشان ز روی معنی کن که پشت لشکر معنی چنین سوارانند تو در پلاس سیه شان نظر مکن به خطا که در میان سیاهی سپید کارانند چو برق همتشان شعله بر تو اندازد به پیششان چو زمین خاک شو، که بارانند درین دیار اگر از شهرشان کنند برون به هر دیار که رفتند شهریارانند مرو به جانب اغیار، اگر مدد خواهی بیا و یاری ازیشان طلب، که یارانند چنان لگام ریاضت کنند بر سر نفس که سرکشی نتواند به هر کجا رانند ز فقر شبلی معروف چند لاف زنی؟ درین جوال که بینی از آن هزارانند چو اوحدی ز خلایق بریده اند امید ولی به رحمت خالق امیدوارانند اوحدی مراغه ای