انوری ابیوردی
مقطعات
شماره ۲۴۶ - در تقاضای انعامی که حواله شد و نیافت فرماید: آنکه از مادر احرار چنو کم زاید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مفتی شرع کرم عاقلهٔ ملت جود آنکه از مادر احرار چنو کم زاید فتوی بنده چو از روی کرم برخواند حکم فتوی بکند مشکل آن بگشاید خواجه ای بندهٔ خود را نه به تکلیف سؤال به مراد دل خود مکرمتی فرماید مدتی بنده نیابد خبری زان انعام هم در آن بی خبری عمر همی فرساید چون خبر یافت هم از خواجه بپرسد کانکیست که مراآنچه تو فرمودی ازو می باید خواجه گوید که فلانست برو زو بطلب بنده دم در کشد و هیچ بدان نفزاید چون دگر روز بپرسد که فلان خواجه کجاست تا بدو بگرود و پس به ادا بگراید مردکی بیند از این بیهده گو چاکرکی مشت کلپتره و بیهوده به هم درخاید گویدش خواجهٔ ما رفت کنون ده روزست تا رسیدست برو دایه و زن می گاید بنده چون از پس آن رفته نخواهد رفتن عوض آن اگر از خواجه بخواهد شاید ور نشاید که عوض خواهد ازو آیدش آن که حوالت نپذیرد پس از آن تا ناید انوری ابیوردی