اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۲۹۵: آن نه من باشم که چون میرم به تابوتم برند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن نه من باشم که چون میرم به تابوتم برند یا به دوش و سر خراب و مست و مبهوتم برند مثل زر خالص برون آیم ز آتش، گردرو از برای آزمایش همچو یاقوتم برند مشتری قوسی نهادست از برای بزم من تا بسان آفتاب از دلو در حوتم برند از جوان بختی که هستم وقت پیوستن به حق ننگ دارم گر ز راه چرخ فرتوتم برند بر فلک بینی صعود روح پاکم، زهره وار فی المثل صد نوبت ار در چاه هاروتم برند چون اله خویش را تقدیس کردم سالها پس مرا می زیبد ار بر قدس لاهوتم برند نیستم ز آنها در آن گیتی که بر کاخ بهشت چون طفیلی از برای خرقه و قوتم برند هر کجا من خوان معنی گسترم، کروبیان طرفه نبود گر به میکائیل سرغوتم برند ایهاالناس، اوحدی وار الوداعی می زنم زانکه وقت آمد کزین زندان ناسوتم برند اوحدی مراغه ای