اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۲۸۴: خانه خالی شد و در کوی دل اغیار نماند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خانه خالی شد و در کوی دل اغیار نماند همه غم رفت و ه بغیر از غم آن یار نماند گر چه در پای دلم خار جفا بود، دگر گل به دست آمد و در پای دلم خار نماند آن گروهی که به آزار دلم کوشیدند چون برفتند دگر هیچ دلازار نماند دشمن از غصهٔ من علت بیماری داشت دوستان مژده، که آن ناخوش بیمار نماند چشم من بر سر خاک درش از شوق امشب سیل خونین صفتی ریخت، که دیوار نماند ناله میکردم و گفت: اوحدی، این روزی دو قصه بسیار نگوییم، که بسیار نماند اوحدی مراغه ای