اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۲۶۷: گر به کام دل رسید از یار خود یاری چه شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر به کام دل رسید از یار خود یاری چه شد؟ ور به وصلش شادمان گردید غم خواری چه شد؟ عاشقی گر کامیاب آمد ز معشوقی چه گشت؟ بیدلی گر بوسه ای بستد ز دلداری چه شد؟ خار غم چون در دل من می خلید از دیر باز این زمانم گر برون آمد گل از خاری چه شد؟ عمر خود در کار او کردم به امید دمی گر پس از عمری میسر شد مرا کاری چه شد؟ ای رقیب، از عشق او تا کی شوی مانع مرا؟ بار او من می برم بر دل، ترا باری چه شد؟ تشنه ام، گر خوردم اندر منزلی آبی چه بود؟ کافرم، گر بستم اندر عشق زناری چه شد؟ اوحدی گر ماجرای عشق گوید عیب نیست بلبلی گر ناله کرد از طرف گلزاری چه شد؟ اوحدی مراغه ای