اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۲۶۱: عشق را پا و سر پدید نشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشق را پا و سر پدید نشد زین بیابان خبر پدید نشد جز دل دردمند مسکینان ناوکت را سپر پدید نشد همه چیز از تو بود و در همه چیز جز تو چیزی دگر پدید نشد خبری شد عیان من از فکر وز عنایت خبر پدید نشد هر که پیش تو جان نکرد ایثار از وجودش اثر پدید نشد تا تو منظور بیدلان نشدی هیچ صاحب نظر پدید نشد اوحدی، چاره ای بکن خود را کز تو بیچاره تر پدید نشد اوحدی مراغه ای