اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۲۴۰: رنگینتر از رخ تو گل در چمن نباشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رنگین تر از رخ تو گل در چمن نباشد چون عارض تو ماهی در انجمن نباشد پوشیده هر کسی را پیراهنیست، لیکن آب حیات کس را در پیرهن نباشد فرهادوار بی تو جان می کنم، نگارا فرهاد نیست عیبی،گر کوهکن نباشد چون وقت بوسه دادن گویی که: بی دهانم دشنام نیز دادن بر بی دهن نباشد زر خواستی و جان هم، زر کمترست، لیکن در جان که می فرستم باری سخن نباشد چون وصل جویم از تو، گویی: نبینی، آری دیدار خوب رویان بی لا و لن نباشد چون استوار باشم در عهد و وعدهٔ تو؟ کین بی خلاف نبود و آن بی شکن نباشد امشب چو پیش دیده خون ریختی دلم را گر زانکه باز گوید فردا، ز من نباشد جانا، کجا نشیند بی صحبت تو یک دم؟ روزی که اوحدی را تشویش تن نباشد اوحدی مراغه ای