اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۲۳۲: مستیم و مستی ما از جام عشق باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مستیم و مستی ما از جام عشق باشد وین نام اگر بر آریم، از نام عشق باشد خوابی دگر ببینیم هر شب هلاک خود را وین شیوه دلنوازی پیغام عشق باشد بی درد عشق منشین، کندر چنین بیابان آن کس رود به منزل کش کام عشق باشد درمان دل نخواهم، تا درد مهر هستم صبح خرد نجویم، تا شام عشق باشد نشکفت اگر ز عشقش لاغر شویم و خسته کین شیوه لاغریها در یام عشق باشد بیش از اجل نبیند روی خلاص و رستن در گردنی، که بندی از دام عشق باشد روزی که کشته گردم بر آستانهٔ او تاریخ بهترینم ایام عشق باشد مشنو که: باز داند سر نیازمندان الا کسی که پایش در دام عشق باشد از چشم اوحدی من خفتن طمع ندارم تا پاسبان زاری بر بام عشق باشد اوحدی مراغه ای