اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۲۲۸: تا دلم بر رخ چون ماه تمامت باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا دلم بر رخ چون ماه تمامت باشد ناله و زاری من بر در و بامت باشد در قیامت همه را چشم بسویی و مرا چشم سوی تو و گوشم به سلامت باشد وصل روی تو جهانی ز خدا میخواهند تا کرا خواهی و پروای کدامت باشد؟ تو، که از ناز و تکبر بر خود خاصان را ندهی بار، کجا میل به عامت باشد؟ بر من خسته چو وصل تو بگردید حلال مرو اندر پی خونم، که حرامت باشد ز آتش و آب مکن چشم و دلم را ویران تا چو تشریف دهی جا و مقامت باشد رایگان بنده بسی داری و چاکر بیحد اوحدی، نیز رها کن، که غلامت باشد اوحدی مراغه ای