اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۱۸۳: نیشکر آن روز دل ز بند بر آرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیشکر آن روز دل ز بند بر آرد کو چو لبت پسته ای به قند بر آرد صید چو آن زلف چون کمند ببیند پیش رود، سر به آن کمند برآرد بر چمن و سبزه آفتی مرسادش باغ، که سروی چنین بلند بر آرد پیش من آن خاک پر ز لعل، که روزی گرد خود از نعل آن سمند بر آرد سینه سپند تو گشت و آتش سودا تا به کجا بوی این سپند بر آرد؟ بر دل ریشم، شبی که دیده بگرید خط تو آن را به ریشخند بر آرد جان مرا چون محبت تو پسندید گر ندهم، سر به ناپسند برآرد بیخ که دست غمت به سینه فرو برد از دل من شاخ پر گزند بر آرد اوحدی از بند هر دو کون برآید گر دل او را لبت ز بند برآرد اوحدی مراغه ای