اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۱۵۹: زهی! شب نسخهای از زلف و خالت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زهی! شب نسخه ای از زلف و خالت تراز کسوت خوبی جمالت حروف نقش چین را نسخه کرده مسلسل گشتن زلف چو دالت به نام ایزد، چه فرخ فالم امروز! که دیدم طلعت فرخنده فالت اگر بودی مرا در دست مالی نمی بودم بدین سان پایمالت بسی گندم نمایی می کنی، لیک نشاید شد بدین ها در جوالت تو می گوئی که که: من ما هم، ولیکن من مسکین ندیدم جز بسالت نگشتی اوحدی همچون خیالی اگر در خواب می دیدی خیالت اوحدی مراغه ای