اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۱۳۹: نگر: مگرد گر آن سر و سیم بر بگذشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نگر: مگرد گر آن سر و سیم بر بگذشت؟ که: آب دیدهٔ نظارگان ز سر بگذشت ز من چو زان رخ همچون قمر نشان پرسید رسید بر فلکم آه و از قمر بگذشت تو بخت بین که: نخفتم شبی جزین ساعت که خفته بودم و دولت ز پیش در بگذشت کدام پرده بماند درست و پوشیده؟ بدین طریق که آن ترک پرده در بگذشت دگر به پند پدر گوش برنکرد کسی که از مقابل او روی آن پسر بگذشت مسافری، که به شهر آمد و بدید او را ندیده ایم کز آن آستان در بگذشت چو دید آن سر زلف دراز در کمرش سرشک دیدهٔ خونریزم از کمر بگذشت ز من بپرس گزند جراحت دل ریش که چند نوبتم این ناوک از جگر بگذشت چو اوحدی نشدش دل به هیچ نوع درست هر آن شکسته که این تیرش از سپر بگذشت اوحدی مراغه ای