اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۱۱۹: ز عشق اگر چه به هر گوشه داستانی هست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز عشق اگر چه به هر گوشه داستانی هست سری چنین نه همانا بر آستانی هست بیا، که با گل رویت فراغتی دارم ز هر گلی که به باغی و بوستانی هست اگر بخوان تو از لاغری نه در خوردیم هم از برای سگان تو استخوانی هست بگوی تا: نزند تیر غمزه جز بر ما چو ابروی تو کسی را اگر کمانی هست حدیث تلخ بهل، بعد ازین به شمشیرم بیزمای، اگرت رای امتحانی هست کسی که وصل ترا می کند دو کون بها خبر نداشت که بالای او دکانی هست خبر مکن بکس، ای مدعی، ازو، که هنوز رخش تمام ندیدی، گرت زیانی هست گر آه و ناله کند اوحدی شگفت مدار هم آتشی زده باشند کش دخانی هست اوحدی مراغه ای