اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۷۹: آن زخم، که از تو بر دل ماست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن زخم، که از تو بر دل ماست مشنو که: به مرهمی توان کاست کی وعده وفا کنی تو امروز؟ کامروز ترا هزار فرداست زلفت، که به کژ روی بر آمد با ما به وفا کجا شود راست؟ دریاب، که دست ما فرو بست این فتنه، که از سر تو برخاست یک روز گرم به پرسش آیی عذرت نتوان به سالها خواست عشق و لب لعلت، این چه سوزست عقل و سر زلفت، این چه سود است؟ آرایش عالم از رخ تست مشاطه رخت چه داند آراست؟ مطرب، بنواز نوبتی خوش کامروز زمانه نوبت ماست قولی بزن از طریق عشاق یا خود غزلی که اوحدی راست اوحدی مراغه ای