اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۷۶: بی تو نکردیم به جایی نشست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی تو نکردیم به جایی نشست با تو نشستیم به هر جا که هست صورت خوب از چه به گیتی بسیست چشم مرا مثل تو صورت نبست لاف نخستین «بلی» می زنم روز نخستین که تو گویی:«الست» زلف سیه را به ازان می شکن ورنه بسی دل که بخواهد شکست موی برست از کف امید ما وز کف موی تو نخواهیم رست هر که کند گوش به گفتار تو بس که به گفتار بخواهد نشست ای که ز من صبر طلب میکنی خود چو منی را چه بر آید ز دست؟ پند، که بی بادهٔ صافی دهی کی شنود عاشق دردی پرست؟ اوحدی از عشق تو دیوانه شد گر دگری می شود از عشق مست اوحدی مراغه ای