اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۵۸: بیار باده، که ما را به هیچ حال امشب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیار باده، که ما را به هیچ حال امشب برون نمی رود آن صورت از خیال امشب به حکم آنکه ندارم حضور بی رخ دوست مرا نماز حرامست و می حلال امشب ز باده خوردن اگر منع می کنندم خلق بدین سخن نتوان رفت در جوال امشب ز عشرت و طرب و باده هیچ باقی نیست ولی چه سود؟ که دوریم از آن جمال امشب گرم نه وعدهٔ دیدار باز دادی دل بلای هجر نمی کردم احتمال امشب هلال، اگر نه چو ابروی یار من بودی نکردمی نظر مهر در هلال امشب شینیده ای که: بنالند عاشقان بی دوست؟ تو نیز عاشقی، ای اوحدی، بنال امشب اوحدی مراغه ای