اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۴۶: رخ خوب خویشتن را بچه پوشی از نظرها
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رخ خوب خویشتن را بچه پوشی از نظرها؟ که به حسرت تو رفتن بدو دیده خاک درها برت آمدیم یک دم، ز برای دست بوسی چو ملول گشتی از ما، ببریم درد سرها تو به ناز خفته هرشب، ز منت خبر نباشد که زخون دیده گریم ز غمت به رهگذرها عجب آمدم که: بعضی ز تو غافلند، مردم مگر از ره بصارت خللیست در بصرها؟ نتوانم از خجالت که: بر تو آورم جان که شنیدم: التفاتی نکنی به مختصرها ز لبت نبات خیزد، چو خنده برگشایی بهل این شکر فروشی، که بسوختی جگرها بر آن کمان ابرو دل اوحدی چه سنجد؟ که به زخم تیر مژگان بشکافتی سپرها اوحدی مراغه ای