اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۲۹: آن سیه چهره که خلقی نگرانند او را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن سیه چهره که خلقی نگرانند او را خوبرویان جهان بنده به جانند او را دلبرانی که به خوبی بنشانند امروز جای آنست که بر دیده نشانند او را دامنش پاک ز عارست و دلش پاک ز عیب پاکبازان جهان بنده از آنند او را گر در افتد به کفم دامن وصلش روزی از کف من به جهانی نجهانند او را نیست بی مصلحتی از بر او دوری من برمیدم ز برش، تا نرمانند او را قیمت قامت او را من بیدل دانم ورنه این یک دوسه افسرده چه دانند او را؟ ای که گشت اوحدی از بهر تو بدنام جهان بندهٔ تست، نام که خوانند او را اوحدی مراغه ای