اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۱۷: پیشآر، ساقی، آن می چون زنگ را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پیش آر، ساقی، آن می چون زنگ را تا ما براندازیم نام و ننگ را امشب زرنگ می برافروز آتشی تا رنگ پوش ما بسوزد رنگ را بی روی او چون عود می سوزد تنم مطرب، تو نیز آخر بساز آن چنگ را با فقیه از عقل می گوید سخن عقلی نبودست این فقیه دنگ را بی او نباشد دور اگر گریان شوم دوری بگریاند کلوخ و سنگ را ای همرهان، پیش دهان تنگ او یاد آورید این عاشق دلتنگ را وی ساربان، طاقت نداری پای ما سرباز کش یک لحظه پیش آهنگ را ناچار باشد هر فراقی را اثر وانگه فراق یار شوخ شنگ را ای آنکه کردی رخ به جنگ اوحدی او صلح می جوید، رها کن جنگ را اوحدی مراغه ای