بابا افضل کاشی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۵: سرگشته وار بر تو گمان خطا برم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سرگشته وار بر تو گمان خطا برم بی آنکه هیچ راه به چون و چرا برم از جان و از تنم نتوانم به شرح گفت کاندر رهت، ز هر دو، چه مایه بلا برم من رخت بینوایی تن بر کجا نهم؟ من جان زینهاری خود را کجا برم؟ دانم که در دلی و جدا نیست دل ز تو لیکن به دل چگونه، بگو، ره فرا برم دل نیز گم شده است و ندانم کنون که من بی دل به نزد تو نبرم راه، یا برم گویند راه بردی از او، باز ده نشان آری دهم نشانی از آن، لیک تا برم در جستن ام همیشه که در جست وجوی تو ره زی بقا اگر نبرم، زی فنا برم من بی تو نیستم، من و خود را نیابم ایج گر بر زمین بدارم، اگر بر هوا برم مگذار نزد خویشم اگر هیچ زین سپس من نام ما و من به صواب و خطا برم ما از کجا و من ز کجا، ما و من تویی بیهوده چند نام من و نام ما برم بابا افضل کاشی