اوحدی مراغه ای
غزلیات
غزل شماره ۱۶: مطرب، چو بر سماع تو کردیم گوش را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مطرب، چو بر سماع تو کردیم گوش را راهی بزن، که ره بزند عقل و هوش را ابریشمی بساز و ازین حلقه پنبه کن نقل حضور صوفی پشمینه پوش را جامی بیار، ساقی، از آن بادهای خام وز عکس او بسوز من نیم جوش را بر لوح دل نقوش پریشان کشیده ایم جامی بده، که محو کنیم این نقوش را ما را به می بشوی، چنان کز صفای ما غیرت بود مشایخ طاعت فروش را بر ما ملامت دگران از کدورتست صافی ملامتی نکند در نوش را با مدعی بگوی که: ما را مگوی وعظ کاگنده ایم سمع نصیحت نیوش را ای باد صبح، نیک خراشیده خاطریم لطفی بکن، به دوست رسان این خروش را گرمی کند به خلوت ما آن پری گذر بگذار تا گذار نباشد سروش را شد نوش ما چو زهر ز هجران او، ولی زهر آن چنان خوریم به یادش که نوش را ای اوحدی، بگوی سخن، تا بداندت دشمن، که بی بصر نشناسد خموش را اوحدی مراغه ای